جلوگيري از ورود مديران
به دنبال به قدرت رسيدن امام، حضرت سهل بن حنيف را به عنوان حاکم منطقه شام نصب کرد و او را روانه حوزه ماموريت خود شد جاسوسان معاويه که اين خبر را بدست آورده بودند، به معاويه گزارش دادند معاويه نيروهايش را بسيج کرد و در منطقه تبوک نوار مرزي شام و عربستان راه را بر سهل بن حنيف بستند! تو کيستي؟ سهل بن حنيف چکاره هستي؟ فرمانده و امير. امير کجا؟ امير شام. اگر عثمان تو را منصوب کرده است به منطقه خوش آمدي و اگر غير عثمان تو را نصب کرده است به همان جا که آمدي برگرد؟! مگر شما نشنيدهايد که عثمان کشته شده است و اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب حاکم مسلمانان است؟ چرا همه را شنيدهايم به سوي علي (ع) برگرد؟![1] نمونه ديگر: عماره بن شهاب را به عنوان حاکم کوفه نصب کرد (قبل از اينکه امام به کوفه منتقل شود)او عازم منطقه شد طرفداران بنياميه همانند مورد قبل راه را بر او بستند و بدون مذاکره به او گفتند: از اينجا برگردد مردم اميري غير از امير عثمان نميخواهند (که در اين دوران ابوموسي اشعري معروف امير کوفه بود) و اگر بخواهي مقاومت کني گردنت را ميزنيم؟! او نيز برگشت و گزارش کار را به امام علي (ع) داد.[2].
از شيوههاي کاري معاويه اين بود که به محض اطلاع از نصب مدير جديد از طرف امام با تحريک دستجات و راه بندان و تظاهرات مانع ورود مديران منصوب از طرف امام علي (ع) به حوزه ماموريتي آنان ميشد تا مديران منصوب از طرف عثمان همچنان بر سر کار باشند در اين صورت نتيجه کار نيز مشخص بود به اين نمونه توجه کنيد: