تسلط حاکم
نقطه مشترک بين تمام نظريات اين است که طرفداران هر نظريهاي به اين معتقدند که وقتي حاکمي بر اساس نظر آنان بقدرت رسيد اطاعت از او واجب و تخلف از او گناه و تلاش براي سرنگوني اين حکومت را حرام ميدانند ابنخلدون ميگويد: «واجب علي الخلق جميعا طاعته[2] لقوله تعالي: يا ايها الذين آمنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منکم»[3]. اي خدا باوران از خداوند و پيامبرش و اولي الامر اطاعت کنيد. با توجه به آراء موجود از قديم و جديد ما از نظر فکري طرفدار هر يک از اين نظريههاي رايج در دنياي اسلام باشيم حکومت امام علي (ع) حکومتي قانوني و مشروع بوده است چه بر اساس نظريه نصب که انديشه شيعه بر آن استوار است و آنان براي اثبات نظريه خود ادلهاي دارند و در کتب اعتقادي فراوان از آن بحث شده است و چه بر اساس نظريه انتخاب که اهل حل و عقد که همان اصحاب رسول خدا (ص) بودند او را انتخاب کرده بودند و چه براساس نظريه تلسط نيز در موقع اولين برخورد، امام علي (ع) بدون هيچ مقاومتي قدرت را در دست داشته و تا 6 ماه بعد از انتخاب نيز اين بوده است زيرا او هم نصب از طرف رسول خدا (ص) را داشت و همانتخاب مردم را بر اين اساس بدون هيچ شبههاي مخالفت با حکومت قانوني و مشروع امام علي (ع) يک گناه شرعي و تلاش براي سرنگوني آن از طرف هر کس، هر جناح و جرياني که باشد کاري حرام و خلاف شرع و عليه منافع ملي امت اسلامي تمام شده است.
بعضي از انديشمندان اهل سنت تا آنجا پيش رفتهاند که ميگويند هر کس در جامعه اسلامي قدرت را بدست بگيرد و بر اوضاع مسلط شود حاکم قانوني است و دکتر زحيلي عباراتي را از بزرگان مذاهب چهارگانه اهل سنت در مشروعيت اين نوع حکومت بيان ميکند.[1].