امام علي از نخستين كاتبان وحي و عالم به علوم قرآني











امام علي از نخستين کاتبان وحي و عالم به علوم قرآني‏



امام علي (ع) که در کودکي و نوجواني خواندن و نوشتن را در مکتب خانه‏اي ر مکه فراگرفنه بود.[1] پس از بعثت رسول خدا (ص) از نخستين کاتبان وحي و نويسندگان خاص پيامبر بود.[2] پيشينه دانش‏اندوزي علي و بهره‏گيري او از دانش نبوي وي را در مرتبه‏اي ممتاز از ديگر صحابه در شناخت قرآن و شأن نزول و تفسير و تأويل آيات کتاب خدا قرار داده و چنان بود که خود مي‏گفت: «از من بپرسيد که بگويم آيه ليلي است يا نهاري، سهلي است يا جبلي...»[3] علي از ديدگاه قاطبه نويسندگان و صاحبنظران قديم و جديد از بيشترين مراتب دانش و ديانت، دادگري، فصاحت کلمه و بلاغت در کلام برخوردار و حکمت از جوانب گفتار و کردارش نمايان بود.[4] کتاب نهج‏البلاغه که فراگير بيشترين سخنان، مواعظ، نامه‏ها و خطبه‏هاي بازمانده از علي است، به اعتراف قاطبه خداوندان بلاغت و ناقدان حکمت گنجينه‏اي است دون کلام خلايق و فوق کلام مخلوق.[5] عبد الحميد کاتب از درخشانترين چهره‏هاي آغاز عصر تدوين در ادب عربي که با ابداع شيوه‏هاي بلاغي و ابتکار در فنون نويسندگي معيارهاي نويني را در نثر نوخاسته زبان عربي بنيان نهاد و يا مثل سائري «بدأت الکتابة بعبد الحميد و...» سرآمد نويسندگان اواخر عصر اموي شد، به گاه اسارت در چنگال عمال عباسي و در پاسخ به اين پرسش منصور عباسي که، چه عاملي‏ترا بدين پايگاه در بلاغت رسانيد، «ما الذي مکنک من البلاغه و خرجک فيها» با آنهمه وابستگي به حکومت اموي ضد علوي و گرفتار ايادي عباسيان با سخني نه در حد ادب در اعتراف به فضيلت امام علي (ع) در بلاغت گفت: «حفظ الکلام الاصلح» يعني توجه به سخنان علي (ع). اين تازي نويس ايراني نژاد عنفوان جواني را در کوفه به آموزگاري اشتغال داشت که حدود نيم سده‏اي پيش از او اميرالمؤمنين علي (ع) مرکز خلافت را از مدينه به اين شهر نوبنياد اسلامي نزديک به مدائن پايتخت ساسانيان انتقال داده بود و در اين دارالخلافه جديد بود که افزون بر خطبه‏ها و مواعظ آموزنده آن حضرت، نامه‏ها، وصايا و عهدنامه‏هاي او در سراسر قلمرو وسيع اسلام آنروز انتشار مي‏يافت و اين مواعظ بليغ و تعابير رسا و دلنشين بيش از همه آويزه گوش کساني مي‏شد که در اين شهر اقامت داشتند و در حفظ و روايت کلامي که مثل اعلاي فصاحت و بلاغت بود به جان مي‏کوشيدند. بنا به روايت ابن‏ابي‏الحديد يکي از شارحان نهج‏البلاغه، عبدالحميد گفته بود که: هفتاد خطبه از خطبه‏هاي علي (ع) را حفظ کردم و پس از آن ذهنم جوشيد که جوشيد.[6] از ديدگاه آموزشي و با توجه به اشارات دقيق علي (ع) به نفس دانش و نقش دانشمند و دانش‏هاي سودمند و يا زيانمند، رابطه استاد و دانشجو و مساجد يعني کهن‏ترين نهادهاي آموزشي و... بسياري از نکته‏ها که مهمترين سرفصل‏ها و موضوع‏هاي مورد بحث در مسائل آموزش و پرورش از معتبرترين و مفيدترين منابع تحقيق در زمينه‏هاي اخلاقي، فلسفي، جامعه شناسي در تاريخ آموزش و پرورش قرار گرفته است که اشاره به برخي از برجستگي‏ها در اين بخش از تحقيق را ضروري مي‏دانيم.









  1. شيخ مفيد، مصنفاف.
  2. احمدي، علي بن حسين بن علي، مکاتيب الرسول، بيروت (بي تا) 1 / 20 تا 21.
  3. ابن‏سعد 338/2.
  4. ابونعيم اصفهاني، حلية الاولياء، بيروت 1407 ه- 1978 م 1/ 61 تا 84.
  5. مطهري، مرتضي، سيري در نهج‏البلاغه، دارالتبليغ، 1354، خ 11.
  6. جهشياري، الوزراء و الکتاب، ترجمه ابوالفضل طباطبائي، تابان، 1348 خ، 82، سيري در نهج‏البلاغه 11. امراء البيان، محمد کرد علي قاهره 1374 ه- 1945 و 54/1.