حاكميت ضابطه به جاي رابطه در انتخاب كارگزاران دولت











حاکميت ضابطه به جاي رابطه در انتخاب کارگزاران دولت



در جامعه‏ي برين اسلامي، اجراي عدالت و تساوي و عدم تبعيض و باصطلاح روز عدم پارتي‏بازي و باندبازي و پيروي از تمايلات شخصي، يکي از اساسي‏ترين و مهمترين مسائل جامعه و حکومت است. به ديگر سخن، هر چه در جوامع غير اسلامي، باندبازيها و روابط خصوصي عامل تقسيم پستها و مقامها در ميان عده‏اي بخصوص بشمار مي‏رود، برعکس آن در جوامع اسلامي مصداق دارد، چرا که در فرهنگ اسلامي، ضابطه و قانون جاي رابطه و تمايل شخصي را

[صفحه 156]

مي‏گيرد و رعايت عدالت اسلامي ايجاب مي‏کند که در تقسيم پست و منصب تنها به فضائل و اصالتهاي انساني و امتيازات اسلامي توجه شود و هر کس بر حسب لياقت و کارداني و تقوايش به مقام مناسب دست يابد. از اين رو، از ديدگاه علي عليه‏السلام يک زمامدار لايق کسي است که در تقسيم مسووليتها و پستها ميان افراد، جز اجراي عدالت و دادن حق به حقدار، به چيزي فکر نکند و جز با دقت و تامل در خصوصيات و امتيازات افراد و امتحان و آزمايش آنها، کسي را به کارگزاري دولت نگمارد. به همين دليل است که آن حضرت از مالک و تمام زمامداران اسلامي مي‏خواهد که در تعيين کارگزاران و صاحب‏منصبان دولت، تنها ملاکهاي اسلامي را در نظر داشته باشند و هرگز تمايلات شخصي، يا احساسات و عواطف و يا روابط خصوصي و باندبازي را در اين امر دخالت ندهد.

ملاکهايي که علي عليه‏السلام براي تشخيص و تعيين يک کارگزار دولت برمي‏شمارد به طور فشرده عبارت است از:

1. با تجربه و کارآزموده باشد و در جريان مسائل و مشکلات و درگيريها، مجرب و آبديده شده باشد.

2. نجابت و پاکدامني داشته و اهل شرم و عفت و صيانت نفس باشد و رذيلت و وقاحت را به خود راه ندهد.

3. از خانواده‏هاي اصيل و صالح و متقي و پاکدامن بوده و در محيط جور و خيانت و فساد بزرگ نشده باشد.

4. داراي حسن سابقه بوده و در اسلام سابقه‏اش بيش از ديگران باشد، يعني از کساني باشد که پيش از نفوذ و گسترش و قدرت اسلام، به آيين خدا گرويده باشد، نه از آنهايي که وقتي عظمت روز افزون اسلام را دژيدند، بعضا به خاطر ترس يا بهره گيري از قدرت اسلام يا دست يافتن به مقام و ثروت و رفاه تن به اسلام دادند.

5. صاحب شخصيت و دائما در صدد صيانت نفس و پاکي رو خود باشد و از هر گونه لغزشي دوري گزيند.

6. داراي خصيصه‏ي مديريت و دور انديشي و در کارها و مسائل گوناگون اهل تدبر و تعمق و تفحص باشد.

[صفحه 157]

7. به مطامع مادي نظر نداشته و داراي حيثيت و سلامت نفس باشد.

علي عليه اسلام ضمن بر شمردن خصوصيات و شرايط کارگزاران دولت، وظايفي را هم که زمامدار در انتخاب اينگونه افراد بر عهده دارد، بيان مي‏فرمايد، از آن جمله:

1. زمامدار بايد در امور و اعمال کارمندان دقت کند و هر کدام را پس از آزمونهاي دقيق به کار گمارد.

2. در انتخاب اين افراد بر اساس نظر شخصي و با استبداد راي رفتار نکند. بلکه به نظرات ديگران هم احترام گذاشته و با آنها مشورت کند.

3. به کار گزاران خود فرصت مناسبي بدهد تا استعداد و لياقت خود را بروز دهند و کارايي خود را در معرض آزمايش و بررس و اظهار نظر بگذارند.

4. براساس تمايلات و روابط شخصي و يا به خاطر خصوصيتي که در يک فرد وجود دارد ولي به مقام و مسووليت مورد نظر ارتباطي ندارد، کسي را به کار منصوب نکند.

آنگاه علي عليه‏السلام مي‏فرمايد که اگر زمامداري بدون توجه به ملاکها و معيارهاي اسلامي مذکور، کسي را به پست و مقامي منصوب کند، اين کار در واقع ريشه‏ي واحد و مشترکي است که شاخه‏هاي گوناگون ظلم و جور و خيانت از آن سر بر مي‏کشند:

ثم انظر في امور عمالک فاستعملهم اختبارا و لا تولهم محاباه و اثره، فانهما جماع من شعب الجور و الخيانه و توخ منهم اهل التجربه و الحياء من اهل البيوتات الصالحه و القدم في الاسلام المتقدمه، فانهم اکرم اخلاقا و اصح اعراضا و اقل في المطامع اشرافا و ابلغ في عواقب الامور نظرا.

سپس در کارهاي کارمندانت بنگر و چون آنان را آزمايش نمودي، به کار بگمار، نه از راه بخشش و خودکامگي و به طور دلخواه، زيرا اينگونه روش نوعي ستم و خيانت است. و ايشان را از ميان اهل تجربه و شرم و حيا و از خانواده‏هاي خوشنام و پيشقدمان در اسلام تعيين نما! زيرا اخلاق آنها بهتر و خانواده‏ي آنها پاکتر و نيز طمعشان کمتر و در سنجش عواقب کارها بيناترند.

[صفحه 158]


صفحه 156، 157، 158.