استمرار دولت
يا ايها الذين آمنوا کونوا قوامين بالقسط شهداء لله و لو علي انفسکم اوالوالدين و الاقربين ان يکن غنيا او فقيرا فالله اولي بهما فلا تتبعوا الهوي ان تعدلوا.[1]. اي مومنان، عدالت را رعايت کنيد و به حق شهادت دهيد و لو به ضرر خودتان باشد يا به ضرر پدر و مادر و خويشاوندانتان - خواه فقير باشند خواه ثروتمند -، زيرا خداوند نسبت به آنان از تو بهتر است و هواهاي نفساني، شما را از عدالت منحرف نکند. با اين بينش قرآني، علي عليهالسلام نيز استمرار دولت و پايداري يک نظام را در اجراي عدالت و استقرار قسط ميشناسد. يعني اگر دولت و نظامي، استقرار عدالت و حاکميت قسط را شعار خود قرار دهد و در پياده کردنش موفق باشد، آن دولت لايق ماندن و قابل دوام و استمرار است و گرنه دولتي که هدفش ظلم و مقصدش استثمار و بهرهکشي است، دولتي است زودگذر و قابل زوال. طبيعي است مردمي که تحت لواي دولت حق زندگي ميکنند، هميشه آرزوي بقا و حاکميت هر چه بيشتر آن را دارند. برعکس، انسانهايي که در زير چکمههاي دولت ظالم به سر ميبرند، هر آن خواستار زوال آن و منتظر برچيده شدن بساط ظلم و ستم هستند: [صفحه 145] و ان افضل قره عين الولاه استقامه العدل في البلاد و ظهور موده الرعيه و انه لا تظهر مودتهم الا بسلامه صدورهم و لا تصح نصيحتهم الا بحيطتهم علي ولاه امورهم و قله استثقال دولهم و ترک استبطاء انقطاع مدتهم، فافسح في آمالهم. بالاترين نور چشمي حاکمان، برقراري عدالت در همهي بلاد و اشکار شدن علاقهي رعايا نسبت به آنهاست. بيگمان دوستي مردم جز با پاکي دلهايشان نسبت به واليان آشکار نميگردد و خيرخواهيشان در صورتي صحيح ( و مفيد ) خواهد بود که با ميل خودشان گردا گرد زمامداران حلقه بزنند و حکومت آنها بر ايشان سنگيني نکند و طولاني شدت مدت زمامداريشان براي رعايا ناگوار نباشد، پس به آرمانهايشان ميدان بده.
هدف انبياء ( بالاخص رسالت رسولالله صلي الله عليه و آله ) استقرار عدالت و برقراري قسط در جامعهي بشري بوده است. بر اين اساس، اسلام به حکم قرآن، هم حکومت را به اجراي «قسط» فراميخواند و هم افراد را در رابطه با يکديگر به «عدل» توصيه ميکند، آنجا که ميفرمايد:
صفحه 145.