دولتمردان











دولتمردان



بالاترين مقام تنظيم کننده‏ي برنامه‏هاي دولت، وزراء هستند. اينها هستند که مي‏توانند جامعه را، هم به سوي صلاح و رستگاري رهنمون سازند و هم در جهت فساد و تبهکاري سوق دهند و از اين رو صلاح، اعتدال و عظمت حکومت با درستکاري و صلاح آنان ارتباط مستقيم دارد. طبيعي است کساني که در گذشته وزارت ستمگران و طاغوت را به عهده داشته و وابسته‏ي رژيم فاسد بوده‏اند، لياقت مقام وزارت و صدرنشيني را نخواهند داشت، چرا که آنان با فرهنگ نظام فاسد خود گرفته‏اند و از ستمگري چشم نمي‏پوشند و سنخيتي با حکومت عدل (که مخالف هر نوع ستم و ستمگري است) ندارند. از طرف ديگر، ملتي که از ستم آنان آگاه بوده و زهر تلخ ظلمشان را چشيده است، وقتي که بار ديگر طاغوتيان و همکاران رژيم سابق را بر اريکه‏ي قدرت ببينند، چگونه قضاوت خواهند کرد، جز اينکه مي‏گويند: حکومت همان است و اينان نيز در جهت منافع طبقه‏ي خاصي عمل مي‏کنند!

روشن است که با اين برداشت، بار ديگر توده‏ي مردم احساس ظلم و ستم خواهند کرد و نسبت به دولت اعتمادشان سلب خواهد شد و در نتيجه، بين

[صفحه 125]

دستگاه حکومت و مردم شکافي عميق پديد مي‏آيد و جدايي مردم و دولت باز تجديد مي‏گردد و چه بسا که دولت را به سرنوشت شوم و ناخوشايندي دچار سازد.

ان شر وزرائک من کان للاشرار قبلک وزيرا و من شرکهم في الاثام فلا يکونن لک بطانه، فانهم اعوان الائمه و اخوان الظلمه و انت واجد منهم خير الخلف ممن له مثل آرائهم و نفاذهم و ليس عليه مثل آصارهم و اوزارهم ممن لم يعاون ظالما علي ظلمه و لا آثما علي اتمه.

بدترين وزراي تو کساني هستند که پيش از تو وزير زمامداران اشرار بوده‏اند و در گناهشان شريک و يار. پس نيايد که اينان (وزراي رژيم طاغوت) رازداران تو باشند، زيرا اينان همکاران گناهکاران و برادران ستمکارانند. در حاليکه تو بهترين جانشين را در اختيار داري: کساني که از نظر فکر و نفوذ اجتماعي کمتر از آنها نيستند و در مقابل، بار گناهان آنها را بر دوش ندارند و از کساني هستند که با ستمگران در ستمشان همکاري نداشته و در گناه شريک آنان نبوده‏اند.

ببينيد چگونه علي عليه‏السلام با ژرفنگري داهيانه‏اي، طرد و نفي همکاران رژيم سابق را به فرماندار خود توصيه مي‏کند و از اينکه ممکن است با اين پاکسازي با کمبود نيروهاي متخصص روبرو شود، مالک را به وجود نيروهاي اصيل و انقلابي و کارآمد در جامعه رهنمون مي‏شود و گوشزد مي‏کند که با اين تفکر و خيالبافي، از پاکسازي و سالم سازي جامعه‏ي اسلامي نهراسد، زيرا با طرد نيروهاي فاسد، نيروهاي سالم به سهولت جايگزين آنان خواهند شد.


صفحه 125.