معيارهاي تصميم گيري حاكم











معيارهاي تصميم‏گيري حاکم



در اسلام تصميم‏گيري حاکم بايستي براساس ضوابط و معيارهاي اسلامي باشد. بر اين اساس، معيار حاکم در پذيرش و جذب نيروها و هر گونه، تصميم‏گيري حکومتي، برقراري «حق» و «عدالت» و رعايت رفاه و آسايش و رضايت عامه‏ي مردم خواهد بود:

وليکن احب الامور اليک اوسطها في الحق و اعمها في العدل و اجمعها لرضي الرعيه، فان سخط العامه يجحف برضي الخاصه و ان سخط الخاصه يغتفر مع رضي العامه.

و بايد که محبوب‏ترين کارها در نزد توان اموري قرار گيرند که معتدل‏ترين و ميانه‏ترين در حق، همگاني‏ترين و فراگيرترين در عدل و جامع‏ترين و هماهنگ‏ترين در راه رضايت مردم باشند، چرا که بي‏ترديد، خشم توده‏ي مردم، رضايت و خشنودي خواص و برگزيدگان جامعه را بي‏اثر مي‏سازد، در حاليکه خشم خواص، با رضايت توده‏ي مردم بخشوده و جبران خواهد شد.

منظور از رعايت حق و عدالت، ايجاد مدينه‏ي فاضله‏ي خيالي در عالم ذهن نيست که خود باعث رکود هر گونه تصميم‏گيري عملي است و حاکم را به مطلق‏گويي و ايده‏آليسم مي‏کشاند. به همين دليل است که حضرت با بيان «اوسطها في الحق»، حاکم را به واقع‏بيني و رعايت امکانات موجود در جامعه فرامي‏خواند و مي‏فرمايد در جانبداري از حق آنچه را که حتي الامکان به حق نزديکتر و عملي‏تر است مراعات کن و با اين بهانه که حق را به معناي واقعي

[صفحه 111]

کلمه نمي‏توان پياده کرد، شانه از زير بار مسووليت خالي نکن.

با اين واقعگرايي است که مي‏بينيم علي عليه‏السلام در رعايت عدالت نيز مالک را به در نظر گرفتن تمام ابعاد گوناگون آن فرامي‏خواند و نسبت به هر چيزي که بيشترين ابعاد عدالت را دارا است، بهاي بيشتري مي‏دهد و در نهايت، پس از حق و عدالت (و بهتر بگوييم در جهت اجراي حق و عدالت)، جلب رضايت توده‏ي مردم و تامين رفاه و آسايش آنان را ملاک جهت‏گيري حاکم اسلامي مي‏داند.


صفحه 111.