تاثير نالهي مظلوم
در ديدگاه علي عليهالسلام ظلم و ستم به بندگان خدا نيرومندترين عاملي است که از يک طرف نعمت الهي را به نعمت و عزت را به ذلت و تباهي تبديل ميکند، و از سوي ديگر باعث تعجيل عذاب و آمدن بلاهاي آسماني ميباشد. حال اين عذاب ممکن است عذاب اخروي باشد و ممکن است عذاب [صفحه 109] دنيوي باشد و در همين جهان هستي تحقق پيدا کند. و نعمت نيز چون مشخص نيست، ممکن است ظلم باعث تبديل چندين نعمت متعدد باشد و ممکن است منجر به متلاشي شدن هستي ظالم گردد و همهي اينها از نالهي مظلوم سرچشمه ميگيرد. مگر خواسته و دعوت مظلوم چيست؟ جز اين نيست که وقتي مظلوم در برابر ظالمي قدرتمند قرار گرفت، وقتي ديد توان مقابله با ظالم و دفع ظلم او را ندارد، روي به خدا ميآورد و در اين مورد از خالق يکتا و توانايش دعوت به عمل ميآورد. دعوت او چيست و از خدا چه ميخواهد؟ طبعا خواستهاش اين است که: خدايا، قدرت اين ظالم را بگير تا ديگر نتواند مردم را زير فشار ظلم قرار دهد. نعمتهايي را که به او دادهاي، باز پس گير تا خوار و ذليل شود و نتواند ديگران را خوار و ذليل کند. او را به عذابهاي خودت مبتلا کن تا داد دل مظلوماني که مورد ظلم او واقع شدهاند گرفته شود و اين ظالم، کيفر ظلمهايش را ببيند و... چون خواستههاي مظلوم از اينگونه است و چون خداوند نالهي مظلوم را خيلي زود ميشنود و دعاي او را فورا مستجاب ميکند، در نتيجهي همين دعاها به سرعت نعمت ظالم به نقمت و عزتش به ذلت تبديل ميگردد: و ليس شيء ادعي الي تغيير نعمه الله و تعجيل نقمته من اقامه علي ظلم، فان الله يسمع دعوه المضطهدين و هو للظالمين بالمرصاد. هيچ عاملي در دگرگوني نعمتهاي خدا (و تغيير دادن نعمت به ذلت و نکبت) و در تعجيل و شتاب خدا براي پياده کردن قهر و خشم و انتقامش، موثرتر و وسيعتر از پافشاري و اصرار و مقاومت (ستمگران) بر ستم نيست (يعني اصرار ستمگران بر ستم کردن نسبت به مردم، سريعتر از هر عامل ديگري باعث ميشود که خداوند نعمتهايش را از انسان پس بگيرد و آنرا دگرگون کند و خشم و قهر و کيد خود را نشان دهد.)، چرا که خداوند دعاها و خواهشهاي مظلومان را به خوبي ميشنود و خودش همواره در کمين ستمپيشگان است. [صفحه 110]
در بينش اسلامي برخي از گناهان باعث تبديل نعمت و عزت به ذلت و بدبختي است و بعضي ديگر مسبب تعجيل عذاب و نزول بلاهاي آسماني.
صفحه 109، 110.