پاداش صالحان در دنيا
و انما يستدل علي الصالحين بما يجري الله لهم علي السن عباده، فليکن احب الذخائر اليک ذخيره العمل الصالح. از آنچه خداوند در بدي و خوبي اشخاص به دهان مردم مياندازد، ميتوان صالحان را از بزهکاران شناخت. پس بايد محبوبترين اندوخته در نزد تو، اندوختهي عمل صالح باشد. اين سخن مولا از قرآن کريم استخراج شده است. قرآن در همين زمينه ميفرمايد: ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات سيجعل لهم الرحمن ودا.[1]. [صفحه 78] کساني که ايمان آورده و به صالحات عمل کردهاند، خداي رحمان آنها را (در نظر مردم) محبوب ميگرداند. اين آيه حاکي از اين است که هميشه صالحان در دل مردم جا باز ميکنند و مردم دوستدار و علاقمند آنان خواهند شد. پيداست اين علاقهي قلبي و محبت دروني، در قلبها محبوس نخواهد شد. انسانها روزي اين محبت و علاقه را اظهار ميکنند و براساس علاقههاي دروني و احساسهاي باطنيشان، حرکتهايي نيز در جهت خواست و ارادهي محبوبشان انجام خواهند داد. ممکن است گفته شود: انسان بايستي در پيشگاه خداوند نيکنام باشد و در درگاه الهي مورد پسند قرار بگيرد، وگرنه نيکنامي بين مردم چه اثري ميتواند به حال واقعي انسان داشته باشد؟ و اصولا آيا نيکنامي در بين مردم از اعتبار واقعي انسان نميکاهد و در نهايت به ضرر انسان نيست؟ در پاسخ ميگوييم: محبوبيت در ميان مردم و نيکنامي در جامعهي انساني داراي فوايد و نتايج زيادي است و ما به خاطر رعايت اختصار تنها به ذکر دو مورد بسنده ميکنيم: 1. اگر انسان مورد علاقهي جامعه باشد، قهرا مورد اطمينان و اعتماد جامعه نيز خواهد شد و در سايهي اين اعتماد است که نيروي فردي و شخصي يک انسان به يک توان اجتماعي تبديل ميشود و همان انسان به تنهايي ميتواند صدها و هزاران عمل خير انجام دهد. نمونهي عيني اين فايده، در جامعهي انقلابي ما براي همه روشن است، چرا که همه ميدانيم اين تنها نيروي معنوي امام امت بود که جمعيت چهل ميليوني ايران اسلامي را به کوچه و خيابان کشيد و با تظاهرات چند ميليوني، نظام استبدادي 2500 سالهي شاهنشاهي را واژگون کرد. و باز ميدانيم که اين همه شور و علاقه و احساس مردم به رهبري انقلاب، در سايهي اعتماد و اطمينان قلبيشان بود. حال ميپرسيم: اگر اين اعتماد و اطمينان و علاقه به امام امت در مردم ما نبود، آيا امام ميتوانستند چنان حرکتي ايجاد کنند که به انقلاب منتهي شود؟ 2. نقش تبليغ را همه ميدانيم و نيز ميدانيم که سلاح تبليغ برندهترين و نيرومندترين سلاحهاست. يکي از راههاي مهم تبليغ، يادآوري و بيان اعمال و رفتار و کردار بندگان صالح خداوند است. اينگونه يادآوري، تبليغ «شخص» [صفحه 79] نيست، بلکه تجليل از مقام عمل صالح و بيان «موضع» و «موضعگيري» صالحان است. ما اگر از آيهي الله شهيد مرتضي مطهري (روحاني راستين اسلام) تجليل کنيم، از شخص تجليل نکردهايم، از اسلام و روحانيت اسلام و در نهايت، از عمل صالح تجليل کردهايم.
از آنجا که در مکتب الهي اسلام، هيچ عملي بيپاداش نميماند، علاوه بر اينکه به نيکوکاران و صالحان، در قيامت ثواب و پاداش داده ميشود، در همين دنيا نيز پاداش الهي نصيبشان خواهد شد. پاداش صالحان در دنيا، درود و سلام و صلوات و به قول مشهور نام نيک است. اين پاداش تنها در مدت چندين روزهي حکومت و زندگيشان نيست، بلکه در طول تاريخ و در جريان هميشگي جهان هستي است. به همين جهت است که ميبينيم، در آيينهي تاريخ و در بستر زمان، ستمگران و طاغوتيان با خدمتگذاران و خداپرستان کاملا متمايز و در مقابل يکديگرند. اينان (صالحان) در طول تاريخ نامشان با صلوات و سلام و... برده ميشود و گروه مقابل، دائما گرفتار لعن و نفرين و... هستند. علي عليهالسلام براي بيان اين پاداش الهي چنين ميفرمايد:
صفحه 78، 79.