ياد آخرت، راه جلوگيري از هواهاي نفساني











ياد آخرت، راه جلوگيري از هواهاي نفساني



مي‏دانيم که جهان آخرت، جهان بهره‏برداري از تلاشهاي دنيا و روزگار تجلي خصلتها و رفتارهاي آدمي است.

اگر حاکمي در مسند حکومت (و هر نوع انساني در تلاشهاي فردي و اجتماعيش) بداند (و در اين انديشه باشد) که هرگونه انحراف در اشباغ غرايز و تمايلات و هرگونه زياده‏روي و طغيان، باعث اسارتها و سقوطها و فسادها مي‏شود و اين اعمال در آخرت جز رنج و تباهي و دوزخ در پي نخواهد داشت، کوشش خواهد نمود تا هواهاي نفسانيش را به اعتدال کشاند و در مسير قرآن و اسلام حرکت نمايد:

و اياک و الاستئثار بما الناس فيه اسوه و التغابي عما تعني به مما قد وضح للعيون، فانه ما خوذ منک لغيرک و عما قليل تنکشف عنک اغطيه الامور و ينتصف منک للمظلوم.

املک حميه انفک و سوره، حدک و سطوه يدک و غرب لسانک و احترس من کل ذلک بکف البادره و تاخير السطوه،- حتي يسکن غضبک فتملک الاختيار و لن تحکم ذلک من نفسک حتي تکثر همومک بذکر المعاد الي ربک.

مبادا چيزي را که همه‏ي مردم به طور مساوي در آن سهم دارند، بيشتر از ديگران به خودت اختصاص دهي. در آنچه براي مردم آشکار است، خود را به غفلت و ناداني نزن، براي اينکه آن چيز از تو گرفته و به ديگري داده مي‏شود و به زودي پرده بالا مي‏رود و تو به نفع مظلومان محکوم خواهي شد.

جلوي خشم و تندي و دستيازي و زباندرازي خود را بگير و از دشنام دادن و هرزه گفتن پرهيز نموده و خاموش باش تا اينکه غضبت فرونشيند و اختيارت به دست آيد و بينشت حقيقت را ببيند. هنگامي به خود مي‏آيي که به ياد بازگشت به سوي پروردگارت افتاده و بر اندوه و نگرانيت بيفزايي.

[صفحه 203]

در جمع‏بندي جملات بالا، به مطالبي از اين دست پي خواهيم برد:

1. خودکامگي بيش از افراد معمولي به سراغ حاکم مي‏آيد و با توجه به امکاناتي که او در اختيار دارد هيچ نيرويي جز نيروي «تقوي» مانع خودکامگيش نخواهد شد. پس حاکم بيش از ديگران به نيرومندي و تقويت بنيه‏ي تقوايي نيازمند است.

2. آنچه از همه‏ي مردم است بايستي بالسويه بين مردم تقسيم گردد و حاکم نمي‏تواند اموال عمومي را به خود و يا به عده‏اي خاص اختصاص دهد، در صورتيکه از حاکم چنين حرکتي سربزند، اين عمل ظلم است و روزي در دادگاهي که به حاکميت مظلومان برپا خواهد گرديد، ظالم محکوم شده و به سزاي ظلمش خواهد رسيد.

3. احترام به افکار عمومي از وظايف خاص حاکم مردمي است. اگر خلافکاريها، کجرويها، فسادهاي اخلاقي و فسادهاي اداري که در انظار مردم قرار دارد با بي‏اعتنايي همچنان ادامه داشته باشد و حاکم بدون توجه به افکار عمومي، خود را به غفلت و تجاهل بزند و با اين بهانه به اصلاح جامعه اقدام نکند، عاقبتي شوم و پي آمدي دردناک خواهد داشت.

4. از آنجا که مردم نسبت به حاکم احساس نياز کرده و چاره‏ي دردشان را در وجود حاکم جستجو مي‏کنند، تحمل ناهنجاريهايي از قبيل خشم و غضب و بي‏اعتنايي و... را از حاکم ندارند و از بروز کوچکترين حرکت ناهنجار به دردي سوزناک دچار خواهند شد. از اين رو لازم است مسوولان با برخوردي انساني و اسلامي احساسات مردم را جريحه دار نکنند و باعث رميدن و رنجش آنان نشوند.


صفحه 203.