وصفي هم از زبان دشمن
گفتيم مالک اشتر بر اثر توطئهي شوم و نقشهي خائنانه و جنايتکارانهي معاويه، توسط ايادي و عوامل او مسموم و شهيد شد. وقتي خبر شهادت مالک به معاويه رسيد، بيدرنگ بالاي منبر رفت تا اين خبر را به عنوان خبر خوش براي مردماني همچون خود اعلام کند! معاويه، ضمن خطبهاي بلندبالا، شهادت مالکاشتر را به گونهاي که ذيلا بيان ميگردد مطرح کرد: «اي مردم، بدانيد علي بن ابيطالب (عليهالسلام) داراي دو دست بود و امروز هر دو دستش قطع شده و بيدست مانده است. يکي از دستهايش عمار ياسر بود که در جنگ صفين کشته (شهيد) شد و دست ديگرش مالکاشتر بود که خبر مرگ (شهادت) او هم امروز به من رسيد. پس شادمان باشيد که علي (عليهالسلام) بيدست مانده است». ملاحظه ميشود که معاويه از روي ناداني، توصيفي از مالکاشتر بر زبان جاري کرده که به نوبهي خود نشاندهندهي مقام و شخصيت مالک است، زيرا وقتي که معاويه از مالک به عنوان «دست دوم» علي عليهالسلام نام ميبرد، معلوم ميشود که حتي دشمنان پليد هم ميدانسته و اعتراف داشتهاند که مالکاشتر از نزديکترين و لايقترين ياران آن حضرت است. اکنون جا دارد شمهاي پيرامون موقعيت سرزميني که جزو سرزمينهاي خلافت اسلامي بوده و علي عليهالسلام به عنوان خليفهي مسلمين مالکاشتر را به سمت والي آنجا گسيل داشت، بيان شود. [صفحه 34]
اکنون بجاست توصيفي را هم که معاويه دربارهي مالکاشتر بيان کرده مطرح کنيم، زيرا به مصداق «خوش است وصف تو گر از زبان دشمن است» وصفي که يک دشمن، در نهايت خصومت و بددلي از رقيب خود بر زبان ميآورد، بهترين گواه چهرهي واقعي آن شخص و گوياترين وصف حقيقي آن خواهد بود.
صفحه 34.