ويژگيهاي حاکم مردمي
اين روش علاوه بر اينکه مردم را نسبت به حاکم خوشبين و دلگرم خواهد کرد (و در نتيجه مردم پشتيبان حکومت خواهند شد)، باعث ميشود نيروها و عوامل فرصت طلب (که در صدد فساد و خيانت هستند) نتوانند ذهن مصادر امور را نسبت به مردم بدبين نمايند و از اين طريق، حاکم را در جهت ضديت با مردم قرار دهند. از اين رو علي عليهالسلام به مالک تاکيد ميکند که هميشه در ارتباط مستقيم با مردم باشد و شرايطي را ايجاد کند که همهي اقشار مردم بتوانند بدور از هر گونه تکلف و تشريفات و در محيطي خالي از رعب و وحشت، مسائل و مشکلاتشان را با والي مطرح کنند و اگر ظلمي بر ايشان رفته است ظالم را رسوا و خيانت را افشاء نمايند و خائن را به سزاي عملش برسانند: و اجعل لذوي الحاجات منک قسما تفرغ لهم فيه شخصک و تجلس لهم مجلسا عاما فتتواضع فيه لله الذي خلقک و تقعد عنهم جندک و اعوانک من احراسک و شرطک حتي يکلمک متکلمهم غير متتعتع، فاني سمعت [صفحه 179] رسول الله- صلي الله عليه و آله و سلم- يقول في غير موطن: «لن تقدس امه لا يوخذ للضعيف فيها حقه من القوي غير متتعتع». ثم احتمل الخرق منهم و العلي و نح، عنهم الضيق و الانف، يبسط الله عليک بذلک اکناف رحمته و يوجب لک ثواب طاعته و اعط ما اعطيت هنيئا و امنع في اجمال و اعذار. بخشي از برنامهي روزانهات را به نيازمندان اختصاص بده! شخصا آنان را ملاقات کن و در مجلس عمومي با آنان شرکت نماي و براي (خشنودي) خداوندي که تو را آفريده است، (با آنان) فروتن باش! در اين مجلس به لشکريان و يارانت بگو کنار بروند و مزاحم اشخاص نشوند تا کسي که ميخواهد با تو حرف بزند، بدون لکنت با تو گفتگو کند، زيرا من بارها از رسولخدا- صلي الله عليه و آله- و سلم- شنيدهام که ميگفت: «امتي که در ميانشان حق ضعيف به آساني و بدون ترس و لکنت از قوي ستانده نشود، هرگز پاک و آراسته نخواهند گرديد». سپس سعي کن که با آگاهي، برخوردهاي تندشان را تحمل کني. و تنگ حوصلگي و خودخواهي را از خود دور کن تا خدا درهاي رحمتش را به رويت بگشايد و صواب طاعتش را به تو ارزاني فرمايد. آنچه ميبخشي، با گشادهرويي ببخش و اگر به علتي ميخواهي منع کني، با مهرباني و عذرخواهي منع کن! به دقت بنگريد اگر در حکومتي تنها اين اصل از اصول عدالت گستر اجرا و عملي گردد آيا فرصتطلبان و خائنان و فساد پيشگان خواهند توانست به فساد و خيانت دست يازند و مردم و حکومت را از راه خير و صلاح، به فساد و آلودگي سوق دهند و مسوولان را به خاطر بيخبري از مردم به تصميم گيريهاي غير مردمي وادارند و مردم را به دليل دوري از مسوولان در سوز و گداز بي درماني به اين سو و آن سو کشانند؟
از ويژگيهاي حاکم مردمي اين است که مردم را از خود ميداند و خود را از مردم. بر اين اساس حاضر نيست بين خود و مردم موانع و حاجب ايجاد کند، بلکه درصدد است با مردم و در کنار مردم زندگي نمايد.
صفحه 179.