تخفيف در ماليات
وقتي کار چنين طاقتفرسا و جانکاه است، بايستي سطح زندگي و مقدار درآمد نيز با آن متناسب گردد تا کشاورز احساس کند کارش به نفع خود اوست و ثمرهي زحماتش به جيب ديگران نميرود و هيچگاه احساس ستم و استثمار شدن نکند، زمين را از آن خود بداند و مطمئن باشد که هيچکس نميتواند روزي آن را از او بگيرد. در کنار همهي اين مسائل، بايد نظرها و پيشنهادات کشاورز دربارهي زمين و قدرت بهرهدهي آن نيز مورد توجه قرار بگيرد. اگر مقدار ماليات را با درآمد خود متناسب نميداند و يا از آفات نباتي و اثرات حاصله مينالد و در نتيجه خود را از پرداخت ماليات مقرر ناتوان ميبيند، مسوولان حکومتي بايستي مشکلاتش را درک کنند و براي اصلاح کارش از ماليات بکاهند يا مطلقا از آن صرفنظر نمايند، زيرا کاستن مالياتها (در هنگام نياز کشاورزان) کاري است که منافع آن به خود دولت بازميگردد و کشاورز با دستي بازتر و چهرهاي شادابتر در آباداني و اصلاح زمين و رفع نيازمنديهاي ضروري ميکوشد و باعث عمران مناطق کشاورزي و در نهايت جامعه ميگردد. نتيجهي ديگر اين کار احساس اطمينان و رضايتي است که کشاورزان را (که بيشترين افراد جامعه را تشکيل ميدهند) وادار ميکند که حکومت موجود را از دل و جان دوست بدارند و در هنگام ناتواني و گرفتاري ياريش نمايند و در [صفحه 166] وقت شکست و بحران به حمايت و پشتيبانيش برخيزند. اين است که علي عليهالسلام ميفرمايد: فان شکوا ثقلا او عليه، او انقطاع شرب او باله، او احاله ارض اغتمرها غرق، او اجحف بها عطش، خففت عنهم بما ترجوان يصلح به امرهم. و لا يثقلن عليک شيء خففت به الموونه عنهم، فانه ذخر يعودون به عليک في عماره بلادک و تزيين ولايتک، مع استجلابک حسن ثنائهم و تبجحک باستفاضه العدل فيهم، معتمدا فضل قوتهم، بما ذخرت عندهم من اجمامک لهم و الثقه منهم بما عودتهم من عدلک عليهم و رفقک بهم. فربما حدث من الامور ما اذا عولت فيه عليهم من بعد احتملوه طيبه انفسهم به، فان العمران محتمل ما حملته. اگر مردم از سنگيني خراج، يا از آفت کشت، يا از قطع آب، يا از نيامدن باران و شبنم، يا از فاسد شدن دانه در اثر طغيان سيل و خشکسالي شکايت کنند، تو در گرفتن ماليات از آنان بقدري تخفيف ده که بتوانند کارشان را سامان دهند. نبايد اين تخفيف برايت گران آيد، زيرا اين تخفيف، اندوختهاي است که به دنبال آبادي شهرها و آرايش قلمرو تو، بعدها به تو بازميگردد، به علاوه، ستايش آنان را نيز نسبت به خويش برميانگيزي و خود نيز از اينکه عدالت را در مورد آنها بکار بستهاي، خوشحال خواهي شد. (همهي اينها موجب ميشوند که) تو اعتماد خواهي کرد که در صورت نيرومندي به تو کمک خواهند کرد، چون تو باعث رفاه آنان گرديدي و آنها را به عدالت خويش عادت دادي و با آنان با نرمي رفتار کردي. چه بسا حوادثي ضمن جريانات گوناگون رخ دهد که اگر حل آنها را به عهدهي آنان واگذاري، با طيب خاطر ميپذيرند، که عمران کشور هر چه بخواهي قابل توسعه است.
دهقانان از همهي طبقات زحمتکشتر و پر تلاشترند. زندگيشان اسير عوامل طبيعي و پديدههاي جهان طبيعت است. کوچکترين اهمال و بيتوجهي نسبت به رخدادهاي جهان طبيعت و ناهمگوني با مساعدتهاي آن، زيان سنگيني را به بار خواهد آورد. به همين دليل کشاورز مجبور است همه روزه و در طول سال و در همهي حالات، افکار و اوقات خود را متوجهي مزرعه و کشتزار خود نموده و لحظهاي غفلت ننمايد، برخلاف ديگر طبقات که هر آن ميتوانند در کارشان به طور دلخواه رفتار کنند و زندگيشان را آن چنانکه ميخواهند تنظيم نمايند.
صفحه 166.