پرهيز از ظلم و ستم و اجحاف بر مردم
[صفحه 45] رهبريت و تمامي کارگزاران و عوامل حکومتي محبوبند. سرکوب بي معني است. نظام مقبوليت عمومي دراد و نيازي به فشار و سرکوب براي مطيع کردن مردم و به اطاعت در آوردن آنها نيست و اين دقيقا همان مطلب مهمي است که امام علي (ع) بر آن تکيه دارند و رعايت آن را به زمامدار دولت اسلامي توصيه و سفارش مينمايند. البته ميبايست خاطر نشان ساخت که سرکوب معاندين نظام اسلامي و دشمنان قسم خوردهي مسلمين و ياغيان و اشرار و صيانت از کانون اجتماعي مسلمين با توصيهي ياد شده، متفاوت است. از اين رو امام (ع) اجتناب از ستمگري بر عامهي مردم را توصيه فرمودهاند. اياک و الدماء و سفکها بغير حلها، فانه ليس شيء ادعي لنقمه، و لا اعظم لتبعه و لا احري بزوال نعمه و انقطاع مده من سفک الدماء بغير حقها. و الله سبحانه مبتدي بالحکم بين العباد فيما تسافکوا من الدماء يوم القيامه، فلا تقوين سلطانک بسفک دم حرام، فان ذلک مما يضعفه و يوهنه، بل يزيله و ينقله. و لا عذر لک عند الله و لا عندي في قتل العمد، لان فيه قود البدن. و ان ابتليت بخطا و افرط عليک سوطک او سيفک او يدک بالعقوبه، فان هي الوکزه فما فوقها مقتله، فلا تطمحن بک نهوه سلطانک عن ان تودي الي اولياء المقتول حقهم.[1]. (از خونريزي ناروا بپرهيز که همانا هيچ چيزي همانند خونريزي بي دليل و ناحق انسان را به مکافات نرساند و عواقب، آن را هر چيز بزرگتر است. با آن نعمتهاي الهي از بين ميرود و ايام عمر حکومت کوتاه ميگردد، و خداوند سبحان در روز قيامت داوري خود را در ميان بندگان خود با سوال از خونريزيهايي که انجام دادهاند آغاز ميکند. پس با خونريزي ناحق، حکومت خود را استحکام مبخش، چرا که کشتار ناروا حکومت را ضعيف و موهن ميکند، بلکه را سرنگون و حکومتي ديگر را جايگزين آن ميکند. [صفحه 46] پس در قتل عمد هيچ عذري نزد خداوند و همچنين نزد من برايت باقي نميماند. چرا که کيفر ارتکاب آن قصاص است. پس اگر اشتباه کردي و تازيانهات و يا شمشيرت و يا دستت در مجازات مجرمين بيش از- قانون الهي- در مجازات افراط نمود- چه همانا در ضربه وارد کردن با مشت و يا بالاتر به ديگران، احتمال قتل وجود دارد- و کسي را کشتي، پس مبادا قدرت حکومتت تو را مغرور کند و حقوق صاحبان کشته شدگان و اولياي دم را ادا نکني.)
يکي از عوامل اصلي در ضعيف شدن ارکان يک حاکميت سياسي ستمگري رهبران و اجحاف بر مردم و ناديده گرفتن خواستهاي عادلانهي عموم مردم ميباشد. تاريخ بيانگر اين واقعيت است که سرنگوني تمام تمدنها، نظامهاي سياسي و ملل و اقوام ريشه در ظلم و ستم و خونريزي رهبران و سردمداران حکومتي داشته است. امام (ع) بر اين نکتهي مهم تاکيد فرموده و اهميت پرهيز و اجتناب از ستمگري بر مردم و قتل بندگان خدا را يادآوري مينمايد. در نظام مورد قبول مردم، دستگاه حاکم، حاکميت بر قلوب دارد.
صفحه 45، 46.