پرهيز از ظلم و ستم و اجحاف بر مردم











پرهيز از ظلم و ستم و اجحاف بر مردم



يکي از عوامل اصلي در ضعيف شدن ارکان يک حاکميت سياسي ستمگري رهبران و اجحاف بر مردم و ناديده گرفتن خواست‏هاي عادلانه‏ي عموم مردم مي‏باشد. تاريخ بيانگر اين واقعيت است که سرنگوني تمام تمدن‏ها، نظام‏هاي سياسي و ملل و اقوام ريشه در ظلم و ستم و خونريزي رهبران و سردمداران حکومتي داشته است. امام (ع) بر اين نکته‏ي مهم تاکيد فرموده و اهميت پرهيز و اجتناب از ستمگري بر مردم و قتل بندگان خدا را يادآوري مي‏نمايد. در نظام مورد قبول مردم، دستگاه حاکم، حاکميت بر قلوب دارد.

[صفحه 45]

رهبريت و تمامي کارگزاران و عوامل حکومتي محبوبند. سرکوب بي معني است. نظام مقبوليت عمومي دراد و نيازي به فشار و سرکوب براي مطيع کردن مردم و به اطاعت در آوردن آنها نيست و اين دقيقا همان مطلب مهمي است که امام علي (ع) بر آن تکيه دارند و رعايت آن را به زمامدار دولت اسلامي توصيه و سفارش مي‏نمايند. البته مي‏بايست خاطر نشان ساخت که سرکوب معاندين نظام اسلامي و دشمنان قسم خورده‏ي مسلمين و ياغيان و اشرار و صيانت از کانون اجتماعي مسلمين با توصيه‏ي ياد شده، متفاوت است. از اين رو امام (ع) اجتناب از ستمگري بر عامه‏ي مردم را توصيه فرموده‏اند.

اياک و الدماء و سفکها بغير حلها، فانه ليس شي‏ء ادعي لنقمه، و لا اعظم لتبعه و لا احري بزوال نعمه و انقطاع مده من سفک الدماء بغير حقها. و الله سبحانه مبتدي بالحکم بين العباد فيما تسافکوا من الدماء يوم القيامه، فلا تقوين سلطانک بسفک دم حرام، فان ذلک مما يضعفه و يوهنه، بل يزيله و ينقله. و لا عذر لک عند الله و لا عندي في قتل العمد، لان فيه قود البدن. و ان ابتليت بخطا و افرط عليک سوطک او سيفک او يدک بالعقوبه، فان هي الوکزه فما فوقها مقتله، فلا تطمحن بک نهوه سلطانک عن ان تودي الي اولياء المقتول حقهم.[1].

(از خونريزي ناروا بپرهيز که همانا هيچ چيزي همانند خونريزي بي دليل و ناحق انسان را به مکافات نرساند و عواقب، آن را هر چيز بزرگ‏تر است. با آن نعمت‏هاي الهي از بين مي‏رود و ايام عمر حکومت کوتاه مي‏گردد، و خداوند سبحان در روز قيامت داوري خود را در ميان بندگان خود با سوال از خونريزي‏هايي که انجام داده‏اند آغاز مي‏کند. پس با خونريزي ناحق، حکومت خود را استحکام مبخش، چرا که کشتار ناروا حکومت را ضعيف و موهن مي‏کند، بلکه را سرنگون و حکومتي ديگر را جايگزين آن مي‏کند.

[صفحه 46]

پس در قتل عمد هيچ عذري نزد خداوند و همچنين نزد من برايت باقي نمي‏ماند. چرا که کيفر ارتکاب آن قصاص است. پس اگر اشتباه کردي و تازيانه‏ات و يا شمشيرت و يا دستت در مجازات مجرمين بيش از- قانون الهي- در مجازات افراط نمود- چه همانا در ضربه وارد کردن با مشت و يا بالاتر به ديگران، احتمال قتل وجود دارد- و کسي را کشتي، پس مبادا قدرت حکومتت تو را مغرور کند و حقوق صاحبان کشته شدگان و اولياي دم را ادا نکني.)



صفحه 45، 46.





  1. نهج‏البلاغه، نامه‏ي 53.