سرپرستي يتيمان و کهنسالان
الله الله في الايتام، فلا تغبوا افواههم، و لا يضيعوا بحضرتکم![1]. (به حرمت خداوند و عظمت الهي. يتيمان را در يابيد و حرمت نهيد. پس آنان را وامگذاريد تا گرسنه بمانند و نزد خود ضايع و تباهشان مسازيد.) در ادامهي نامهي 53 نهجالبلاغه امام (ع) ولايت ايتام و سرپرستي را از جملهي وظايف زمامدار اسلامي برشمردهاند و ايجاد مرکزي براي نگه داري، حضانت ورشد و تربيت يتيمان را به عهدهي والي و سرپرست نظام اسلامي نهادهاند. به عبارت ديگر دو گروه از طبقهي فرودست مورد عنايت و توجه بيشتر امام (ع) قرار گرفتهاند و امام (ع) به زمامدار و عوامل حکومتي توجه بدانها را توصيه کردهاند. آنها «دو گروه يتيمان و از کارافتادههايي- هستند- که توانايي تامين هزينههاي زندگي خود را ندارند و حاضر نيستند جهت امرار معاش خود تقاضاي کمک از ديگران بنمايند و دست نياز را به سوي آنان دراز کنند».[2]. و تعهد اهل اليتم و ذوي الرقه في السن ممن لا حيله له، و لا ينصب للمساله نفسه[3]. (سرپرستي يتيمان را بر عهده گير و از کارافتادگان کهنسال را که وسيلهاي براي امرار معاش نداشته و دست سوال به ديگران دراز نميکنند را درياب.) رسيدگي به محرومان، تهي دستان، طبقهي فرودست و بالاخره يتيمان و بي سرپرستان، [صفحه 41] يکي از دشوارترين وظايف رهبري است به طوري که امام (ع) نيز اداي حقوق اين محرومان را از جملهي دشوارترين مسئوليتهاي زمامدار اسلامي قلمداد ميکنند. و ذلک علي الولاه ثقيل، و الحق کله ثقيل[4]. (و رسيدگي به امور آنها بر رهبران سنگين و دشوار است و اداي حق در همه امور دشوار است.)
از جمله وظايف رهبر نظام اسلامي، همانا ولايت و سرپرستي يتيمان، بي سرپرستان و کهنسالان ميباشد. اهميت رسيدگي به امور ايتام و سرپرستي آنان چندان مورد تاکيد امام (ع) است که در وصيت نامهي خود به فرزندانش امام حسن (ع) و امام حسين (ع) يعني در نامهي 47 نهجالبلاغه به آن تاکيد مينمايد:
صفحه 41.