عدم غفلت و سهل انگاري در اداي حقوق محرومان











عدم غفلت و سهل انگاري در اداي حقوق محرومان



حرمت نهادن و اداي حقوق مستضعفان، همت عالي و طبع بلند زمامدار اسلامي را مي‏طلبد و بدين منظور، امام (ع) زمامدار اسلامي را توصيه مي‏کنند که سياست‏هاي حکومتي و پرداختن به حکومت داري او را از رسيدگي به حال محرومان و تهي دستان جامعه باز ندارد. همچنين کمک رساندن و ياري رساندن به آنها مي‏بايست توام با آميزه‏اي از اخلاق خوش و مهرباني باشد. ياري رساندن به آنها، وظيفه‏ي دولت اسلامي است و زمامدار در راس نظام سياسي اسلام موظف به پرداختن به امور محرومان است.

فلا يشغلنک عنهم بطر، فانک لا تعذر بتضييعک التافه لاحکامک الکثير المهم، فلا تشخص همک عنهم، و لا تصعر خدک لهم، و تفقد امور من لا يصل اليک منهم ممن تقتحمه العيون، و تحقره الرجال.[1].

[صفحه 39]

(پس مبادا پرداختن به امري ديگر تو را از رسيدگي به حال محرومان باز دارد. همانا ضايع کردنه امري کوچک براي پرداختن به امور بزرگ تو را معذور و معفو نمي‏دارد. پس بر تهي دستان تندي مکن و به امور محروماني بپرداز که دسترسي به تو ندارند، از کساني که در ديدگان کوچکند و مردم آنها را تحقير مي‏کنند.)

همچنين در جهت حسن مديريت و اداره‏ي صحيح امور محرومان و رسيدگي به مشکلات تهي دستان، امام (ع) توصيه مي‏فرمايد که زمامدار اسلامي، فردي مطمئن و مورد اعتماد را براي رسيدگي به آنها منصوب نمايد. از صفات اين مسئول مي‏بايست علاوه بر مطمئن بودن، تواضع و فروتني و ترس و تقواي الهي باشد.

ففرغ لاولئک ثقتک من اهل الخشيه و التواضع، فليرفع اليک امورهم.[2].

(پس براي جماعت محروم، فردي مورد اعتماد قرار ده که فروتن و خداترس باشد، تا اينکه نيازها و تقاضاهي آنان را به تو برساند.)

و نهايتا پيرامون رفتار با محرومان، توصيه‏ي امام (ع) اين است که زمامدار اسلامي مي‏بايست چنان به امور آنها رسيدگي کند که هيچ کوتاهي و تساهل روي ندهد و نزد خداوند متعال جاي مواخذه و سوال باقي نماند. علت چنين تاکيدي در اهتمام به محرومان آن است که از ميان تمامي اقشار و طبقات جامعه، نيازمندترين آنها به اجراي عدالت و انصاف محرومين و فرودستان مي‏باشند.

ثم اعمل فيهم بالاعذار الي الله يوم تلقاه، فان هولاء من بين الرعيه احوج الي الانصاف من غيرهم.[3].

(سپس با آنان چنان رفتار نما تا روزي که خداوند را ملاقات نمودي جاي عذرت باقي ماند و عذرت پذيرفته شود، که همانا اين طبقه‏ي محروم در ميان مردم به انصاف نيازمندتر و محتاج‏ترند.)

[صفحه 40]



صفحه 39، 40.





  1. نهج‏البلاغه، نامه‏ي 53.
  2. نهج‏البلاغه، نامه‏ي 53.
  3. نهج‏البلاغه، نامه‏ي 53.