ويژگيهاي حقوق رهبري و مردم
و اعظم ما افترض- سبحانه- من تلک الحقوق حق الواعي علي الرعيه، و حق الرعيه علي الوالي. (و بزرگترين حقي را که خداوند واجب کرده است حق زمامدار بر مردم و حق مردم بر رهبري است.) از جانبي ديگر، رعايت و احترام کردن به اين حقوق از سوي خداوند سبحان واجب و فريضهاي قلمداد شده است که تکليف شرعي امام و ماموم، ولي و مولي و رهبري و مردم را مشخص و معين ميکند. فريضه فرضها الله- سبحانه- لکل علي کل.[1]. (خداوند اين حقوق را واجب و حق هر يک را بر ديگري واگذار فرمود.) از ديگر ويژگيهاي حقوق رهبري و مردم، وابستگي متقابل سرنوشت مردم و رهبري است. به طوري که رعايت حقوق زمامدار اسلامي، اصلاح جامعه و سرافرازي دولت اسلامي را [صفحه 6] به دنبال دارد. اما رابطهاي يک سويه از جانب هر يک از اين دو مجموعه، دولت اسلامي را به نصرت و پيروزي رهنمون نخواهد ساخت. به اعتقاد امام علي (ع)، وارستگي و نيک رفتاري رهبر، بدون اطاعت مردم و يا با ناسازگاري، ناهم آهنگي و گمراهي جامعهي اسلامي علاوه بر شکست دولت اسلامي، موجب ميشود تا تحقق نظام عادلانه و استمرار آن و وارستگي و صلاح رهبر را نيز تحت الشعاع خود قرار دهد و نا ميسر سازد. از جانب ديگر، اصلاح جامعهي اسلامي امکان پذير نيست مگر اينکه زمامدار و رهبر، مصلح و فرهمند باشد. بنابراين اصلاح جامعه اسلامي و رهبري به هم وارستگي دارند. فليست تصلح الرعيه لا بصلاح الولاه، و لا تصلح الولاه الا باستقامه الرعيه.[2]. (پس حال مردم نيک نميگردد مگر آنکه واليان رفتاري نيکو داشته باشند و واليان نيکوکار نميشوند مگر آنکه مردم درستکار و پايدار باشند.)
از ديدگاه امام (ع)، يکي از ويژگيهاي مهم رعايت حقوق ميان زمامدار اسلامي و امت مسلمان در اين نکته است که خداوند متعال آن را پس از حق خود بر مخلوقات و وجوب اطاعت بندگان از ذات باري تعالي، از مهمترين و بزرگترين فرايض و واجبات قرار داده است. امام (ع) در ادامهي خطبهي 216 خود ميفرمايد:
صفحه 6.