مبارزه با احتكار و گرانفروشي











مبارزه با احتکار و گرانفروشي



نمي‏توان صلح جويي و آرامش طلبي بازرگانان، تجار و صاحبان حرف را دليل بر آن دانست که از آنان خلافي سر نمي‏زند. بلکه به اعتقاد امام علي (ع)، بسياري از آنان در معامله مراعات عدل و انصاف را نمي‏کنند و دست به احتکار مي‏زنند و با گرانفروشي و افزون خواهي به اقتصاد جامعه و منافع مردم لطمه وارد مي‏کنند. چه اينکه سودجويي و گرانفروشي، متوجه‏ي قاطبه‏ي مسلمين مي‏گردد و به حقوق و منافع آنان آسيب مي‏رساند. از طرفي ديگر احتکار و گرانفروشي، بيانگر ضعف زمامداران است که نمي‏توانند اقتصاد جامعه‏ي خود را سالم نگه دارند. زمامدار اسلامي موظف است براي جلوگيري از گرانفروشي و کمبود کالا و مايحتاج شهروندان خود، قاطعانه با احتکار مبارزه نمايد. محتکران را مجازات نموده و چنان با آنان برخورد نمايد تا ديگران جرات احتکار نيابند واقتصاد سامان يابد.

و اعلم- مع ذلک- ان في کثير منهم ضيقا فاحشا، و شحا قبيحا، و احتکارا

[صفحه 36]

للمنافع، و تحکما في البياعات، و ذلک باب مضره للعامه، و عيب علي الولاه. فامنع من الاحتکار، فان رسول‏الله- صلي الله عليه و آله و سلم- منع منه. و ليکن البيع بيعا سمحا: بموازين عدل، و اسعار لا تجحف بالفريقين من البائع و المبتاع. فمن قارف حکره بعد نهيک اياه فنکل به، و عاقبه في غير اسراف![1].

(و بدان که- با وجود طبيعت نيک آنان- بسياري از بازرگانان دست تنگ و بخيلند و حرص و آزي زشت دارند. کالاها را احتکار مي‏کنند و در خريد و فروش، منافع خود را مصرانه دنبال مي‏کنند. اين احتکار و سودجويي براي قاطبه‏ي مردم زيان آور است و براي زمامداران، ضعف حکومت داري است. پس، از احتکار جلوگيري کن که همانا فرستاده‏ي خدا (ص) از آن جلوگيري مي‏فرمود. مي‏بايست معاملات به آساني انجام پذيرد و عدل و انصاف در آن رعايت گردد و به نرخ‏هايي انجام پذيرد که در آن نه به فروشنده زيان رسد و نه به خريدار. پس بعد از اعلان ممنوعيت احتکار، اگر فردي به احتکار دست يازيد بر او سخت گير و مجازات کن ولي در کيفر او زياده روي مکن.)



صفحه 36.





  1. نهج‏البلاغه، نامه‏ي 53.