رسيدگي به امر قضاوت و دادگستري











رسيدگي به امر قضاوت و دادگستري



يکي از مهم‏ترين اهداف استقرار دولت اسلامي، اقامه‏ي قسط و عدل در جامعه بشري است. وحي الهي نيز يکي از اهداف عمده‏ي دين اسلام را در گسترش عدالت و ايجاد نظام عادلانه‏ي الهي ميان انسان‏ها مي‏داند.

مي‏توان ثمره‏ي نزول وحي و ايجاد اديان آسماني و وضع مقررات و قوانين الهي را در ايجاد عدالت در ميان انسان‏ها دانست. اين مهم، تدبير و درايت هر چه بيش‏تر رهبر دولت اسلامي را مي‏طلبد تا در راس نظام قضايي و دادگستري دولت خود، فردي را قرار دهد که داراي صفاتي به شرح ذيل باشد:

الف) از ميان مردم- در علم و فضل- برترين باشد،

ب) دشواري کارها بر او سهل و آسان باشد،

ج) در برابر عناد دشمنان، لجوج و سرکش نگردد،

[صفحه 26]

د) بر خطا و لغزش استوار نباشد،

ه) پس از شناختن طريق صواب، در انجام آن درنگ نکند،

و) براي رسيدن به حق، غور و تفحص عميق نمايد و به اندک اماره‏اي يقين نکند،

ز) در شبهات تا رسيدن به حق و راي صائب، از همه بيش‏تر درنگ و توقف نمايد،

ح) در ارائه‏ي براهين و ادله‏ي، از همه بيش‏تر باشد،

ط) از مراجعه‏ي اصحاب دعوي، به ستوه نيايد،

ي) در حق يابي، از همه صبورتر باشد،

ک) در صدور راي و اجراي حکم، از همه قاطع‏تر باشد،

ل) ثناي ثناگويان او را مغرور نکند،

م) ستايش و تملق چاپلوسان، او را مفتون نسازد،

ن) طمع کار، آزمند و حريص به حقوق ديگران نباشد.

ثم اختر للحکم بين الناس افضل رعيتک في نفسک، ممن لا تضيق به الامور، و لا تمحکه الخصوم، و لا يتمادي في الزله، و لا يحصر من الفي‏ء الي الحق اذا عرفه، و لا تشرف نفسه علي طمع، و لا يکتفي بادني فهم دون اقصاه، و اوقفهم في الشبهات، و آخذهم بالحجج، و اقلهم تبرما بمراجعه الخصم، و اصبرهم علي تکشف الامور، و اصرمهم عند اتضاح الحکم، ممن لا يزدهيه اطراء، و لا يستميله اغراء، و اولئک قليل[1].

(براي قضاوت و داوري ميان مردم، برترين فرد را برگزين. فردي که انجام وظيفه قضاوت بر او دشوار نباشد و دشمني اصحاب دعوا او را به لجاجت نيندازد. به خطا نيفتد و بر لغزش پافشاري نکند و چون طريق صواب را يافت در رجوع بدان در نماند، حريص و آزمند نباشد و به اندک اماره‏اي حکم نراند. در موارد مبهم و در شبهات، از همه بيش‏تر درنگ نموده و در ارائه‏ي

[صفحه 27]

براهين و ادله، از همه پيش قدم‏تر باشد. مراجعه‏ي اصحاب دعوا او را کم‏تر از همه خسته نمايد و در داوري خود تا روشن شدن امور، از همه صبورتر و هنگام صدور راي، از همه قاطع‏تر باشد. و مي‏بايست فردي باشد که ستايش متملقين و ثناگويان، او را فريفته و مغرور نسازد. و اين افراد اندکند.)

همچنين پيرامون اهتمام و رسيدگي به امر قضاوت، امام (ع) به زمامدار دولت اسلامي توصيه مي‏نمايد که از جمله امور مهم قضات، تامين امور مالي و تمشيت امور رفاهي آنها است. چه اينکه داوري و قضاوت، آرامش فکري قضات را مي‏طلبد و تامين نيازهاي مالي و رفاهي آنان، آرامش و آسايش فکري را برايشان فراهم مي‏سازد. همچنين به زمامدار اسلامي توصيه شده است که مقام ارشد نظام قضايي دولت خويش را بسيار تکريم و ستايش نمايد تا از گزند دشمنان ايمن و به انجام وظيفه‏ي خويش شاغل باشد.

ثم اکثر تعاهاد قضائه،و افسح له في البذل ما يزيل علته، و تقل معه حاجته الي الناس. و اعطه من المنزله لديک ما لا يطمع فيه غيره من خاصتک، ليامن بذلک اغتيال الرجال له عندک. فانظر في ذلک نظرا بليغا[2].

(پس قضاوت وي را بسيار پشتيبان باش و در تامين معيشت وي گشاده دست باش تا نيازمند به مردم نباشد، و منزلت او را آنچنان ارج نه که نزديکانت درباره‏ي او طمع نورزندو از مکر و حيله‏ي مردمان آسوده خاطر و ايمن باشد، و در رسيدگي و اهتمام به اين امر ژرف، انديشه‏نما و شايسته بنگر.)



صفحه 26، 27.





  1. نهج‏البلاغه نامه‏ي 53.
  2. نهج‏البلاغه نامه‏ي 53.