وظايف متقابل رهبر و ملت
1- برقراري و تداوم عدالت در همه کارها و سراسر حکومت اوست. 2- آشکار نمودن و نشان دادن محبت واقعي از جانب ملت به زمامداران است. زماني اين محبت از طرف ملت نسبت به زمامداران ابراز ميشود که دلها و [صفحه 28] سينههاي آنان از هر نوع کينه و نفرت سالم و پاک باشد. 73- زماني خيرخواهي و همکاري مردم به طور صحيح آشکار ميگردد که: 1- اقشار ملت به تمام کارها و برنامههاي زندگي رهبران احاطه داشته باشند. 2- حکومت رهبران بر دوششان کمتر سنگيني کند. 3- از حکومت و دولت به تنگ نيامده باشند که براي سرنگوني آن روز شماري کنند. 74- بنابراين وظيفه داري: 1- اميدهاي مردم را برآوري و آنها را مايوس نکني. 2- مشوق ملت باشي و از آنان به نيکويي و شايستگي ياد کني. 3- از آنهائيکه در انجام کارهاي بزرگ متحمل رنجها و مشقتهاي بسيار شدهاند پس بخوبي از اعمال آنها ياد کن. 75- زيرا اگر از اعمال و افعال شايسته بسيار ياد کني و به خوبي از آنها تجليل بعمل آوري: الف. دليران را نسبت به انجام کارشان شجاعتر نمودهاي. [صفحه 29] ب. و آنانکه به عللي انزوا اختيار کردهاند بسبب تقديري که تو از ايشان نمودهاي ترغيب ميشوند و به جنبش ميافتند و به ياري خدا وارد ميدان عمل ميشوند. 76- قدر هر کس را نسبت به امتحان و آزمايشي که داده است به همان اندازه بخوبي ادا کن. 77- خدمت و دسترنج ديگران را به حساب کس ديگر مگذار. 78- در اداي پاداش کسي که کاري را انجام داده است ذرهيي کوتاهي مکن. 79- بزرگي و شرافت هيچ کس نبايد باعث شود که تو، کار کوچک او را بزرگ بشماري و آنرا برجسته جلوه دهي. 80- و همچنين نبايد ضعف کسي باعث شود که تو زحمت و مشقت بزرگ او را بخاطر ضعف او کوچک جلوه دهي.
72- بهترني و برترين کارها که باعث آرامش خاطر زمامداران است:
صفحه 28، 29.