مقدمه
امام خميني، سخنراني در نجف اشرف، مهرماه 1350 عدالت بمعناي واقعي اين است که در ارتباط با دول و معاشرت با مردم و معاملات با مردم و دادرسي و قضا و تقسيم در آمد عمومي مانند حضرت اميرالمومنين عليهالسلام رفتار کند و طبق برنامهاي که براي «مالک اشتر» و در حقيقت براي همهي واليان و حکام تعيين فرموده است (عمل نمايد) چون (اين فرمان) بخشنامهاي است عمومي که فقها هم اگر والي شدند بايستي دستور العمل خويش بدانند. امام خميني، ولايت فقيه، ص 74 حکومت «جمهوري اسلامي» مورد نظر ما از رويهي پيامبر اکرم (ص) و امام علي (ع) الهام خواهد گرفت. امام خميني، مصاحبه در پاريس، 15 آبان 57 [صفحه 5] «ثبات الدول باقامه سنن العدل» ثبات و دوام حکومتها بسته به برپائي روشهاي عادلانه است. «خير السياسات العدل» بهترين سياستها عدل است. امام علي عليهالسلام «غررالحکم و در الکلم» متن عهدنامهي امام علي (ع) به مالک اشتر داراي «23» فصل و «180» اصل اين فرامين و دستوراتي است که بنده خدا علي اميرمومنان در عهد و پيمانش با مالکاشتر پسر حارث در ميان ميگذارد، هنگامي که زمامداري و ولايت امر کشور مصر را بدو ميسپارد. [صفحه 6]
چند سالهي حکومت حضرت امير (ع) نمونه خوب و درس عبرتي شده است. در همان چند سال مردم فهميدند که اسلام يعني چه، سياست کشور داري و برنامههاي اسلامي چگونه است. ديدند حاکمي که از طرف خدا تعيين شده کسي است که از همه سادهتر زندگي ميکند. يک تکه نان جو ميخورد که در آخر عمرشان از بس خشک بود نميتوانستند با دست بشکنند و ناچار با زانو ميشکستند و با آب ميل ميفرمودند. با اين طرز زندگي ميفرمودند، ميترسم که در گوشهاي از کشور گرسنهاي پيدا شود، چگونه سير بخوابم در حاليکه ممکن است در نقطهي دور افتادهاي گرسنهاي سر بر بالين بگذارد.
صفحه 5، 6.