آيينه حديث
همنشين خطرناک: «احذر مجالسه قرين السوء، فانه يهلک مقارنه و يردي مصاحبه[3] از همنشين و رفيق بد دوري کنيد، زيرا او رفيق [صفحه 59] خود را فاسد و هلاک ميکند».[4]. دروغگو: «اياک و مصادقه الکذاب، فانه کالسراب يقرب عليک البعيد و يبعد عليک القريب[5] از دوستي با دروغگو بپرهيز، زيرا دروغگو چون سراب است. دور را در نظر تو نزديک و نزديک را براي تو دور جلوه ميدهد». بخيل: «يا بني، اياک و مصادقه البخيل، فانه يقعد عنک احوج ما تکون اليه[6] پسرم، از دوستي با بخيل پرهيز کن که تو را از آنچه که به آن شديدا نياز داري باز ميدارد». چاپلوس: «لا تصحب المالق فيزين لک فعله و يود انک مثله[7] با چاپلوس رفاقت نکن که با او چرب زباني تو را اغفال ميکند، کار نارواي خود را در نظرت زيبا مينمايد و دوست دارد که تو نيز مانند وي باشي». فاسد و شرير: «لا تصحب الشرير، فان طبعک يسرق من طبعه شرا و انت لا تعلم[8] از مصاحبت با مردم شرير و فاسد بپرهيز، که طبيعت تو بدي و ناپاکي را از طبع منحرف او ميدزدد و تو از آن بي خبري». [صفحه 60] «و اياک و مصاحبه الفساق، فان الشر بالشر ملحق[9] از دوستي و همنشيني با بدان و افراد فاسق و فاسد بپرهيز، که بدي با بدي و زشتي پيوسته است». آلودهي گناهکار: «اياک و مصادقه الفاجر، فانه يبيعک التافه[10] از دوستي با انسان آلودهي گناهکار پرهيز کن، زيرا تو را به چيز کمي ميفروشد». ناشناس: «لا ترغبن في موده من لا تکشفه[11] در دوستي که او را نميشناسي رغبت مکن». دشمن دوست: «لا تتخذن عدو صديقک صديقا فتعادي صديقک[12] هرگز دشمن دوست خود را به دوستي انتخاب مکن، زيرا با اين کار با دوستت به دشمني برخاستهاي». عيبجو: «اياک و معاشره متتبعي عيوب الناس، فانه لم يسلم مصاحبهم منهم[13] از همنشيني و مجالست با عيبجويان پرهيز کن، که همنشين آنان از آسيبشان سالم نميماند». سخن چين: «لا تعجلن الي صديق واش و ان تشبه بالناصحين، فان الساعي ظالم لمن سعي به، غاش لمن سعي اليه[14] به سوي دوست نمام [صفحه 61] و سخن چين مشتاب، اگر چه او خود را مانند پنددهنده جلوه دهد، زيرا که شخص بد خواه و نمام، دربارهي آن کس که در صدد بدي با اوست ظلمکننده است و به کسي که بخواهد با آن سخن چين بدي کند خائن است». آدم پست: «لا تکثرن من اللئيم، فانه ان صحبتک نعمه حسدک و ان طرفتک نائبه قذفک[15] با ناکس و آدم پست، بسيار دوستي و رفاقت نکن، زيرا اگر نعمتي به تو برسد او بر تو رشک برد و اگر مصيبتي به تو راه يابد تو را بيندازد (و شادي کند)». نادان و احمق: «موده الحمقي تزول کما يزول السراب و تقشع کما تقشع الضباب[16] دوستي نادان مانند سراب، زود از بين ميرود و همچون ابر زود پاره پاره ميشود». «صديق الاحمق في تعب[17] کسي که رفيق احمق دارد، همواره در رنج و ناراحتي است». «موده الاحمق کشجره النار ياکل بعضها بعضا[18] دوستي نادان همچون درخت آتش است که بعضي از آنها بعضي ديگر را ميخورد». «اياک و مصادقه الاحمق، فانه يريد ان ينفعک فيضرک[19] از رفاقت با [صفحه 62] نادان بپرهيز، زيرا ميخواهد به تو نفع برساند (اما) زيان ميرساند». «موده الجهال متغيره الاحوال و شيکه الانتقال[20] دوستي با نادان، هر آن و ساعتي به يک رنگ است و از بين رفتنش نزديک است». «صحبه الاحمق عذاب الروح[21] همنشيني با نادان روح را رنج ميدهد».[22] «صديق الاحمق معرض للعطب[23] دوست شخص نادن، هميشه در لب پرتگاه تباهي است». «احذر مجالسه الجاهل کما تامن من مصاحبه العاقل[24] از همنشيني با نادان کناره بگير، بدان گونه که از نشست و برخاست با خردمند در امن و آسودهاي». «مشاوره الجاهل المشفق خطاء[25] با دوست مهربان نادان مشورت کردن، خطاست». دنيا دوستان: «موده ابناء الدنيا تزول لادني عارض يعرض[26] دوستي دنيا زدگان به کمترين چيزي که پيدا شود و پيش آيد از بين ميرود». [صفحه 63]
دوست بد: «في وصيه اميرالمومنين لولده الحسن عليهالسلام انه قال فيها: و اياک و مواطن التهمه و المجلس المظنون به السوء، فان قرين السوء يغر جليسه[1] اميرالمومنين عليهالسلام ضمن وصاياي خود به امام حسن مجتبي عليهالسلام فرمود: و از مراکز بد نام بپرهيز، از مجالسي که مورد سوء ظن است دوري کن و بدان که رفيق بد، دوست خود را فريب ميدهد و ميل او را به کارهاي ناپسند تحريک ميکند و سرانجام آلودهاش ميسازد».[2].
صفحه 59، 60، 61، 62، 63.
با بدان منشين که صحبت بد آفتابي بدين بزرگي را مار بد تنها همي بر جان زند
مشو با ناکسان همدم که صحبت را اثر باشد
گر چه پاکي تو را پليد کند
لکهاي ابر ناپديد کند.
يار بد بدتر بود از مار بد
يار بد بر جان و بر ايمان زند.