مقدمه
«لا تحموا علي رجل بشيء حتي تنظروا الي من يصاحب، فانما يعرف الرجل باشکاله و اقرانه و ينسب الي اصحابه و اخدائه[1] دربارهي کسي قضاوت نکنيد تا به دوستانش نظر بيفکنيد، چرا که انسان به دوستان و ياران و رفقايش شناخته ميشود». امام اميرالمومنين علي بن ابيطالب عليهالسلام با بيان گوياي خود ميفرمايد: «و من اشتبه عليکم امره و لم تعرفوا دينه فانظروا الي خلطائه، فان کانوا اهل دين الله فهو علي دين الله، و ان کانوا علي غير دين الله فالحظ له من دين الله[2] هرگاه [صفحه 8] وضع کسي بر شما مشتبه شد و دين او را نشناختيد به دوستانش نظر کنيد، اگر اهل دين و آيين خدا باشند او نيز پيرو ايين خداست و اگر بر آيين خدا نباشند او نيز بهرهاي از آيين حق ندارد». به راستي، گاه نقش دوست در خوشبختي و بدبختي يک انسان از هر عاملي مهمتر است، گاه او را تا سر حد فنا و نيستي پيش ميبرد و گاه او را به اوج افتخار ميرساند. آيات 27 تا 29 سورهي فرقان[3] به خوبي نشان ميدهد که انسان چگونه ممکن است تا مرز سعادت پيش برود، اما وسوسهي شيطاني دوستي بد ممکن است او را به قهقرا بکشاند و سرنوشتي مرگبار براي او فراهم سازد، سرنوشتي که به حسرت، روز قيامت هر دو دست را به دندان بگزد و فرياد «يا ويلتي» از او بلند شود.[4]. قرآن کريم از حالت دوستاني که در مسير گناه و فساد يا زرق و برق دنيا، دست مودت به هم ميدهند پرده برداشته و ميگويد: «الاخلاء يومئذ بعضهم لبعض عدو الا المتقين[5] همهي دوستان در آن روز دشمن يکديگرند مگر پرهيزکاران». [صفحه 9] اين آيه- که توصيفي از صحنههاي قيامت است- به خوبي نشان ميدهد روز رستاخيز روز از هم گسستن پيوندهاي دوستي است، مگر پيوندهايي که براي خدا و به نام خدا برقرار شده است. تبديل شدن اين گونه دوستيها به دشمني در آن روز طبيعي است، چرا که هر کدام از آنها ديگري را عامل بدبختي و بيچارگي خود ميشمرد: تو بودي که اين راه را به من نشان دادي و مرا به سوي آن دعوت کردي، تو بودي که دنيا را در نظر من زينت دادي و مرا به آن تشويق نمودي، آري تو بودي که مرا غرق غفلت و غرور ساختي و از سرنوشتم بيخبر کردي. هر يک از آنها به ديگري مطالبي اين چنين ميگويد. تنها پرهيزکارانند که پيوند دوستي آنها جاوداني است، چرا که بر محور ارزشهاي جاوداني دور ميزند و نتايج پر بارش در قيامت آشکارتر ميشود و آن را استحکام بيشتري ميبخشد. چون دوستان در امور زندگي يکديگرند. اگر دوستيشان براساس شر و فساد باشد، شريک در جرم و اگر براساس خير و صلاح باشد، شريک در پاداش يکديگر ميباشند. بنابراين جاي تعجب نيست اگر دوستي از قسم اول در آنجا تبديل به دشمني گردد و از قسم دوم به دوستي محکمتر.[6]. امام صادق عليهالسلام ميفرمايد: «الاکل خله کانت في الدنيا في غير الله عزوجل، فانها تصير عداوه يوم القيامه[7] بدانيد هر دوستيي که در دنيا براي خدا نباشد در قيامت تبديل به عداوت و دشمني ميشود». [صفحه 10] دوستاني که به عشق بهره گيري مادي دور انسان حلقه ميزنند، چنان بياعتبار و بيوفا هستند که هر زمان اين نعمتها از انسان جدا شود با او وداع ميگويند، گويي تصميم آن را از قبل گرفته بودند. اين گونه ماجراها- که نمونههايش را بارها شنيده يا ديدهايم- ثابت ميکند که جز به خدا نميتوان دل بست. دوستان با وفا و راستين انسان تنها کساني هستند که معنويت آنان را به هم پيوند ميدهد. اينان دوستان زمان دارايي و تنگدستي و پيري و جواني و تندرستي و بيماري و عزت و ذلتند، حتي رابطه شان بعد از مرگ نيز تداوم دارد.[8]. حضرت علي عليهالسلام ميفرمايد: «طوبي لمن اخلص لله عمله و علمه و حبه و بغضه و اخذه و ترکه و کلامه و صمته[9] خوشا به حال کسي که (همه کارش) عملش و علمش و دوستياش و دشمنياش و گرفتنش و واگذاردنش و سخن گفتن و خاموشياش، پاک و خالص براي خدا باشد». روايات موجود نشان ميدهد که تا چه اندازه اسلام در مسالهي انتخاب دوست سخت گير و دقيق و موشکاف است. زندگي اجتماعي از نظر قرآن و ديدگاه معصومين، عليهمالسلام و همچنين علوم مختلف، از جمله روان شناسي و جامعه شناسي، از ضروريات مهم براي انسان است. اين جمع گرايي و غريزهي زندگي اجتماعي سبب ميشود انسان براي رفع نيازهاي خود با ديگران طرح دوستي بريزد و انس بگيرد و از لحاظ عاطفي آرامشي را براي خود ايجاد کند. [صفحه 11] در اين ميان چيزي که از اهميت ويژهاي برخوردار است اين است که نميتوان چشم بسته با هر کسي طرح دوستي ريخت، بايد با شناخت اهداف و شرايط دوستي، اشخاص را خوب شناسايي کرد و با آنها انس گرفت. در اين مجموعه از ميان انبوه روايات و گفتههاي علي عليهالسلام دربارهي دوستي - که در نهجالبلاغه و غرر الحکم و ساير منابع آمده- به انتخاب پرداخته و از آن بوستانهاي دل انگيز، دسته گلي با 170 شاخه براي شما چيده و در هشت گلستان به ارمغان آوردهايم. اميد است مطالعه و دقت در اين احاديث، چشم دلمان را روشن سازد تا در انتخاب دوست و هم صحبت و همنشين دقيق باشيم. از خداي بزرگ ميخواهيم چراغ دوستي اهلبيت عليهمالسلام و دوستان خودش را در دل ما روشن و پايدار فرمايد. جعفر شيخ الاسلامي [صفحه 13]
در شکل گيري شخصيت انسان امور مختلفي دخيل است که از آن ميان ميتوان به همنشينان و معاشران اشاره کرد، زيرا بيگمان آدمي بخش مهمي از افکار و صفات اخلاقي خويش را از دوستان و همرديفان ميگيرد. در روايات اسلامي هم به اين تاثير پذيري اشاره شد، از جمله حضرت سليمان در روايتي ميفرمايد:
صفحه 8، 9، 10، 11، 13.