سياست خدايي و شيطاني











سياست خدايي و شيطاني



وَاللّهِ مـا مـُعـاوِيـَةُ بِأَدْهي مِنّي، وَ لکِنَّهُ يَغْدِرُ وَ يَفْجُرُ، وَ لَوْ لا کَراهِيَةُ الْغَدْرِ لَکُنْتُ مِنْ أَدْهَي النّاسِ، وَ لکِنْ کُلُّ غَدْرَةٍ فَجْرَةٌ وَ کُلُّ فَجْرَةٍ کَفْرَةٌ.[1].

به خدا سوگند، معاويه سياستمدارتر از من نيست، ليکن شيوه او، پيمان شکني و گنهکاري است. اگـر پـيمان شکني ناخوشايند نمي بود، سياستمدارتر از من، کس نبود؛ امّا هر نيرنگي گناه است و هر گناهي يک نوع کفر.









  1. نهج البلاغه، خ 191، ص 648.