نبايسته هاي كارگزاران











نبايسته هاي کارگزاران



لا يـَنـْبـَغـي اَنْ يـَکـُونَ الْوالي... الْخـائِفُ لِلدُّوَلِ فـَيَتَّخِذَ قَوْماً دُونَ قَوْمٍ وَ لاَ الْمُرْتَشي فِي الْحـُکـْمِ فـَيـَذْهـَبَ بـِالْحـُقـُوقِ وَ يـَقـِفَ بـِهـا دُونَ الْمـَقـاطـِعِ وَ لاَ الْمـُعـَطِّلُ لِلسُّنَّةِ فـَيـُهـْلِکَ الاُْمَّةَ.[1].

نـبـايـد ولايـت مـسـلمـيـن بـه کـسي سپرده شود که در اداي حقوق مالي بعضي را بر بعض ديگر تـرجـيـح بـدهـد. و نـبـايد زمامداري مسلمين را در اختيار کسي گذاشت که در حکم، رشوه بگيرد و حـقـوق مردم را ضايع کند و آن را چنان که بايد ادا نکند. همچنين نبايد والي مسلمين سنّت را متوقف بسازد و امت اسلامي را از اين راه به هلاکت بيندازد.









  1. نهج البلاغه، خ 131، ص 407.